دكتر نادر نوری کرمانشاه

ساخت وبلاگ
خیالات متحدهخیالات متحدهدقیقن چند دقیقه پیش از پیش خواب برخاستم .خواستم به جویبار پیچ در پیچ اندیشه ام سریع سری بزنم و یک دسته گل نو بچینم .ناچار برای بدست آوردن چند برگ آچار دست نیاز به سوی میز مطالعه دراز کردماو هم بی سدا چند برگ در دستم گذاشت.داشتم مداد زرنگی را بر می داشتم تا نهال های افکارم را بر روی کاغذ بکارد که یکباره برق قهر کرد و اتاقم را ترک .در گور تاریکی از تاریکی با نور مهتاب باریکی تنها ماندم .جیرجیرک ها از شادی جار زدند و سوسکها هم در آن دم سیاه تا توانستند باربردند.ومن هم آرام بر شانه ی سرد سکوت تکیه زدم .در گوشه ای گوشیم را شمع و تکه ای تمرکز جمع کرده بلکه نقطه نوری به کانون افکارم بتابد تا چهار دیواری دلسردی ام را کمی گرم کنم که ناگهان خفاشان خیالات متحده به سرم یورش آورده که کشان کشان مرا از کهکشان فکربه چاه زندان دیاربکر بیندازنداما چنگ به آسمان و ریسمان زدم و نعش نقشه کور آن دشمنان نور را به قعرگور فرستادم .نمی دانم کدام کودن کمین کرده با کمان کنایه شانه ی شأنم را زخمی کرده بود.و کنون نمی دانم کدام کاهن کوزه های کهنه اش را برکله ام می کوبدنمی دانم کرکس های کچل هستی چرا هیچ گاه از مو سیر نمی شوند ؟اما سوگند به شش های شیمیای ام من هتا به پیاز آنها نیاز ندارمسوگند به ناله های شجریان و خنده های رضویان که روزی حنجره ها خنجر ها را پاره خواهند کرد .روزی قلم ها قمه ها را قلع و قمع خواهند کردروزی ریا را به ریالی نخواهند خریدروزی خواهد آمد که کسی حاضر نیست دیگر کپسولهای تهی غمپاشان را پر کندو نهال ها به ریش تیشه خواهند خندیددکتر نادر نوری - کرمانشاه - Dr Naader Noory... بهمن 98 + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ ساعت ۱۰:۹ ق.ظ توسط دكتر نادر نوری ( ناف دكتر نادر نوری کرمانشاه ...
ما را در سایت دكتر نادر نوری کرمانشاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnaadernoorya بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 12:41